
[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله ی سودو تکنولوژی
چندی پیش نوجوانان در توییتر فارسی دست به افشای مطلبهای افراد بزرگسالی زدند که تصمیم سواستفاده از آنها را داشتند. این موج با همراهی تعداد بسیاری کاربر در سنین گوناگون همراه شد و این سوالات را به وجود آورد که چه فردی مسئول نظارت بر منفعت گیری کودکان و نوجوانان از فضای مجازی است و چطور میتوان به منفعت گیری بهتر آنها از این فضا پشتیبانی کرد.
حورا تهرانی، پژوهشگر و مدرس سواد رسانهای، باور دارد با این که به نظر میرسد نبودن آموزش مشکل مهم کودکان و نوجوانان در ایران است، یکی از مهمترین صدمههای داخل شده به آنها از محل آموزشهایی است که افراد بدون صلاحیت اراعه خواهند داد.
او در این باره میگوید: «حالت ما از کشورهایی که آموزش خاصی ندارند به مراتب بدتر است چون ما یکسری آموزش سازماننیافته و پراکنده توسط افرادی و گروههایی داریم که زیاد از آنها از نظر علمی صلاحیت آموزش به دیگران را ندارند.»
به حرف های تهرانی مقصد تعداد بسیاری از این افراد ترقی سواد نیست و به جستوجو اهداف سیاسی و ایدئولوژیک می باشند. او اضافه میکند: «از طرف دیگر رویکرد قالب به زیست اینترنتی و مبنا مصرف رسانهای در ایران، رویکرد سلبی است. به این علت راهکارهایی که در سطح سیاستگذاری یا در سطح خرد خانواده اراعه میبشود، بر پایه محدودیت و ممنوعیت است و با زیست بچههای امروزی فاصله دارد.»
سن آموزش سواد رسانهای مناسب نیست
تهرانی مناسب نبودن سن آموزش را از دیگر مشکلات سواد رسانهای در ایران دانست و میگوید: «ما در دوره دوم متوسطه تازه یادمان میافتد که به بچهها سواد رسانهای و تفکر انتقادی را آموزش بدهیم. موقع تحول پایه و در زمان امحانات نهایی و کنکور به پدر و مادرها آموزش میدهیم چطور مصرف رسانهای فرزندان خود را کنترل کنند و این چنین موضوعی علتمیبشود اثری که ما نیاز داریم در جامعه ببینیم، تشکیل نشود.»
این پژوهشگر سواد رسانهای در رابطه اتفاقات تازه توییتر فارسی میگوید: «در این بحثی که اخیرا در توییتر اتفاق افتاد و آزارگریهایی که افشا شد، اولین موضوعی که به ذهن من رسید این می بود که وقتی که شما این نرمافزار را از گوگلپلی یا اپاستور دانلود میکنید روی آن نوشته شده «برای بالای ۱۷ سال» و خود آنها میگویند نرمافزاری که ما ساختهایم برای افراد بالای ۱۷ سال است. آیا پدر و مادر نباید نظارت کنند که فرزندانشان در کدام فضا تعامل و فعالیت میکنند؟»
او در ادامه گفت: «مهمتر از نوشته تعیین سن مناسب برای خریدن گوشی هوشمند و تبلت جداگانه برای کودکان، این است که والدین نظارت کنند فرزندشان در چه فضایی وجود اشکار میکند و آیا نرمافزارهایی که دانلود میکند، مناسب سن او هست یا خیر. این نوشته فارغ از هر گونه ایدئولوژی اهمیت بسیاری دارد.»
به باور تهرانی این مدیریت مصرف رسانه، محدود کردن نیست. او افزود: «فکر میکنم خلائی که ما بیشتر از هر چیزی آن را حس میکنیم، نبودن آگاهی در والدینی است که خودشان هم مصرف رسانهای درستی ندارند. علاوه بر این دانش مدیریت مصرف رسانهای فرزندانشان را هم ندارند و فکر میکنند این کار مساوی محدود کردن آنها است.»
پدر و مادری که خودشان عکس و اطلاعات فرزندانشان را در فضای عمومی اینترنت انتشار میکنند مجرم می باشند و باید با آنها برخورد بشود.
– حورا تهرانی، پژوهشگر و مدرس سواد رسانهای
او درمورد مسئولیت والدین در برابر انتشار کردن عکس و اطلاعات فرزندان خود در فضای مجازی میگوید: «نبودن قانون کارآمد در همه حوزهها علتشده است زیست مجازی کودکان و نوجوانان ناامنتر و ناسالمتر بشود. یعنی پدر و مادری که مصرف رسانهای فرزندشان را مدیریت نمیکنند و فرزندشان در فضایی وجود دارد که برایش صدمهزا و خطرناک است، متخلف می باشند و باید قانونی وجود داشته باشد که به این تخلف رسیدگی کند.»
به باور تهرانی اگر قوانین تحول کند و والدین آموزشهای ملزوم را دریافت کنند، منفعت گیری از فیلترشکنها علتمیبشود کودکان و نوجوانان هم چنان به محتوای نامناسب دسترسی اشکار کنند. تهرانی افزود: «ما ناچاریم برای دسترسی به یک فضای امن همانند یوتیوب کیدز و حتی بعضی اوقات یک بازی ساده، از فیلترشکن منفعت گیری کنیم. این نوشته علتمیبشود که مدیریت و کنترل ما روی تعامل فرزندانمان در فضای مجازی و اینترنت به شکل جدی پایین بیاید و از همین طریق زمان برای افراد سواستفادهگر زیاد تر بشود.»
او در ادامه گفت: «وقتی که بتوانیم بدون فیلترشکن به فضاهای امن دسترسی اشکار کنیم، مصرف رسانهای بچهها قابل کنترل است اما وقتی که فیلترشکن روی هر ابزاری که بچهها از آن منفعت گیری میکنند نصب است، خطرهای تعداد بسیاری بزرگتری آنها را تهدید میکند.»
این پژوهشگر سواد رسانهای اولین و با اهمیت ترین کار را آموزش به همه گروههای اجتماعی دانست و اضافه میکند: «اگر پدر و مادرهای ما در این حوزه آگاه شوند، مطالبه سیاستگذاری و قانون این حوزه هم نیرومندتر و کارآمدتر خواهد می بود.»
به حرف های او سپس از آگاهی والدین، اینترنت قانونمند با اهمیت ترین نیاز جامعه است. تهرانی در این باره میگوید: «اینترنت قانونمند به معنی محدود و ممنوع شدن فضاها در اینترنت نیست بلکه به این معنی است که هر گروه اجتماعی مشابه با سن و شرایط خود بتواند به اطلاعات و فضاهای اینترنتی دسترسی اشکار کند. هنگامی کودکان ما یک اینترنت مناسب خودشان دریافت کنند و به فضاهای اینترنتی مناسب سن خودشان دسترسی اشکار کنند، در فضای مربوط به بزرگسالان وجود کمتری خواهند یافت. یقیناً ما الان هم بستههای اینترنت کودکان و نوجوانان را میبینیم اما عملا فرقی با آنچه بزرگسالان منفعت گیری میکنند ندارد. به این علت ما به یک قانون جدی در دسترسی به اطلاعات نیاز داریم.»

مرضیه ادهم، پژوهشگر فضای مجازی هم باور دارد خودتنظیمگری، آگاهیبخشی و تشکیل سواد رسانهای تاثیرگذارترین راه حلهای مقابله با آزارهای مجازی و نگه داری حریم خصوصی می باشند و هر چه مقدار شبکههای اجتماعی و فناوریها گسترش اشکار میکنند، لزوم این خودآگاهیها زیاد تر میبشود.
ادهم در این باره میگوید: «ارگانها و نهادهای دیگر نمی توانند این قضیه را به طور کامل مدیریت کنند و خودتنظیمگری مهمتر است و باید برای نوجوانان آگاهی تشکیل کرد. زیاد زمانها ما در روال آموزش صورت قضیه و اتفاقاتی که افتاده است را حذف میکنیم. برای مثال میگوییم برای نوجوانان گوشی نگیریم، شبکههای اجتماعی را نصب نکنند، به اینترنت دسترسی نداشته باشند و با خودمان فکر میکنیم قضیه را حل کردهایم در حالی که اصلا اینطوری نیست.»
به باور او آموزش باید با دقت به شرایط زیست نوجوان اتفاق بیافتد حتی اگر تابوشکنی باشد. ادهم در این باره میگوید: «اگر میبینیم نوجوان دچار نوعی از حرکت به اختصاصی در رابطه مسائل جنسی، مالی و هواداری است، باید در رابطه آن حرکت به او آموزش داده بشود.»
نوجوانان از پشتیبانیهای قانونی در ایران آگاه نیستند
به حرف های او در کنار آموزش، پشتیبانیهای قانونی هم تاثییر بسیاری دارد و قوانین و پشتیبانیهای بسیاری توسط نهادهای اجتماعی و انتظامی اراعه میبشود که نوجوانان از آنها بیخبر می باشند: «در ایران پلیس فتا در زیاد از اوقات همانند اخاذی، هتک حرمت، انتشار کردن عکسهای خصوصی و تهدید خدمات خوبی اراعه میدهد و زیاد از اوقات فرد را شناسایی میکند.
نوجوانان برای هراس و ناآگاهی از این که در صورت مراجعه به پلیس فتا چه اتفاقی میافتد، اتفاق بدتری را رقم میزنند و دچار اخاذی و سایبر بولی خواهد شد.
– مرضیه ادهم، پژوهشگر فضای مجازی
ادهم در ادامه گفت: «نهادهای انتظامی، قضایی و اجتماعی باید خدمات خود را بهتر معارفه کنند و یکسری مسیرهای حمایتی برای نوجوانان طراحی بشود که بتوانند مشکلات خود را با نهادهای انتظامی در بین بگذارند. همانند ۱۲۳ اورژانس اجتماعی، اورژانس اینترنتی هم باید طراحی بشود.»
به حرف های او تعداد بسیاری از کلاهبرداریها توسط پلیس فتا پیگیری میبشود اما این نوشته به خوبی خبررسانی نشده است. علاوه بر این در ذهن افراد جا افتاده که پیگیری شکایت زمان بسیاری طول میکشد و نمیارزد این چنین کاری کنند.
این پژوهشگر فضای مجازی در رابطه اتفاقات تازه توییتر فارسی اضافه میکند: «داستانی که در توییتر به وجود آمده است قابلیت راه اندازی پرونده قضایی دارد و ساختار رسیدگی به شکایتها و جرایم رایانهای قوی است اما چون رویه فیلترینگ و بستن پیجها را به بهانههای اجتماعی و هنجاری دیدهایم فکر میکنیم این شعبههای قضایی کاری نمیکنند.»
درصد بالایی از پروندهها مربوط به کلاهبرداریها، اخاذیها و او گفت و گوهای شخصی می باشند و قابلیت راه اندازی پرونده هم دارند.
– مرضیه ادهم، پژوهشگر فضای مجازی
او درمورد تاثییر فیلترشکنها اضافه میکند: «فیلترشکنها علتشدهاند ما نتوانیم هیچ امنیت و محافظی برای کودکان تشکیل کنیم. همه نسخههای امن و مناسب کودکان نرمافزارهای گوناگون همانند یوتیوب و امکانات تازه تلگرام و بازیها، برای منفعت گیری از فیلترشکن کاملا بیحفاظ میبشود.»
کودکان و نوجوانان فیلترشکن را روی گوشی والدین خود نصب میکنند
به حرف های او به علت مدل اراعه سواد رسانهای این کودکان می باشند که از نظر تکنیکی خدماتی همانند فیلترشکن را برای خانواده خود تسهیل میکنند: «به جای این که خانوادهها ناظر باشند، کودکان می باشند که نرمافزار فیلترشکن را نصب میکنند و میدانند چطور باید از آن منفعت گیری کرد. ما به بهانه کودکان فیلتر میکنیم که امنیت تشکیل کنیم اما بیشترین ناامنی نصیب آنها میبشود و نمی توانند محتوای مناسب خودشان را از محتوای نامناسب تشخیص بدهند.»

سعید سوزنگر، کارشناس امنیت سایبری درمورد آموزش منفعت گیری از شبکههای اجتماعی میگوید: «شبکههای اجتماعی همانند ماشین می باشند و باید بلد باشی از آن منفعت گیری کنی؛ دنده عوض کنی، ترمز بگیری و… خانوادهها هیچ هنگامی برای آموزش خودشان نمیگذارند و حاکمان ما هم اصلا اهمیتی به آموزش عمومی و آگاهیرسانی نمیدهند. متولیانی که در این حوزه می باشند هم ترجیح خواهند داد در حوزههای ایدئولوژیک و مرتبط با نگاه حاکمیت ورود کنند و اصلا به این صدمهها کاری ندارند.»
به حرف های او اخیرا قوانینی در راستای حمایتاز کودکان تصویب شده که تا این مدت اجرایی نشده است. سوزنگر باور دارد کشوری که انقدر دیر به این نوشته پرداخته است، قطعا در اجرای آن هم تاخیر خواهد داشت.
این کارشناس امنیت سایبری اضافه میکند: «اگر یک دختر ۱۷ ساله با فردی داخل رابطه بشود و بعدا بخواهد این نوشته را پیگیری کند، خود آن فرد یا خانوادهاش باید به گفتن شاکی خصوصی داخل شوند و مقدور نیست که خود پلیس و دستگاه قضایی به این پرونده ورود کرده و عملیات فریب این نوجوان را جرم در نظر بگیرند.»
فیلترشکن با کانفینگ کودکان یکی از راههای پیش روی خانوادهها است
به حرف های سوزنگر در شرایطی که به نظر نمیرسد دولت برنامهای برای برداشتن فیلترینگ داشته باشد و منفعت گیری از فیلترشکنها صدمههای بیشتری به کودکان و نوجوانان داخل میکند، تهیه فیلترشکنهایی که کانفینگ کودک اراعه خواهند داد یک راهکار پیش روی خانوادهها است.
او در این باره میگوید: «یکسری DNS وجود دارد که اگر خانوادهها آنها را روی تلفنهای فرزندانشان تنظیم کنند، محیط امنتری برای آنها تشکیل میبشود و به سایتهای بزرگسالان دسترسی نخواهند داشت اما در سرزمین ما برای این که بیطرفی شبکه نقض میبشود، این روش کار نمیکند. یعنی هر ابزاری همانند DNS و ابزارهای کنترل والدین نیاز داریم، در اختیارمان نیست و فقط میتوانیم آگاهیرسانی کنیم.»
دسته بندی مطالب
[ad_2]